متن کامل بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال جدید

 

مقام معظم رهبری به روال سنت هرساله ایرانیان نسبت به نامگذاری سال می پردازند.ایشان هرساله درزمان تحویل سال درکنارحرم مطهر امام رضا(ع) حضورمی یابند وهمرا با شوق عظیم ملت ایران که درگوشه گوشه های صحن های حرم به صورتی که چشم کارمی کند زائراست وزائر نسبت به ایراد سخنرانی می پردازند که تمامی حاضرین دراین مکان مقدس نسبت به گوش دادن به سخنرانی ایشان شوروشوق زیادی دارند.امسال درسال ۱۳۹۱ ایشان این سال را سال تولید ملی وحمایت از کاروسرمایه ایرانی نامگذاری کردند.امید است تمامی دستگاه های مسئول همراه مردم گوش به فرمان رهبری عزیز مان با یکدیگر همکاری لازم را داشته باشند.درادامه متن کامل بیانات رهبری درحرم مطهر امام رضا (ع) آمده است .انشاء الله پس از مطالعه مارا ازدعای خیرتان بی نسیب نفرمائید.

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطیبین الأطهرین‌المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین.
خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم که به این بنده‌ى ضعیف و حقیر فرصت و مهلت داد تا بتوانم یک‌بار دیگر در جوار مرقد مطهر و منور حضرت على‌بن‌موسى‌الرضا (علیه‌الاف‌التّحیةوالثّناء) با شما برادران و خواهران زائر و مجاور ملاقات کنم و ضمن عرض تبریک حلول سال نو، عرایضى را به شما برادران و خواهران عزیزى که در این‌جا حضور دارید، و به همه‌ى ملت ایران، عرض کنم.
البته فرصت الهى و مهلتى که خداوند متعال در دنیا به ما بندگان عنایت مى‌کند اگرچه یک نعمت بزرگ است، اما به همین نسبت مسؤولیت انسان را سنگین‌تر و بازخواست الهى را بیشتر مى‌کند. هر سالى که از عمر ما مى‌گذرد و هر روزى که در این زندگى و در این دنیا بیشتر مى‌مانیم، به همین نسبت بار مسؤولیت ما در مقابل پروردگار سنگین‌تر مى‌شود. البته این نعمت است، اما مثل همه‌ى نعمتهاى دیگر همراه با مسؤولیت است.
با شروع سال نو و این‌گونه مقاطع تاریخى و تقویمى، همه باید به این نکته توجه کنیم که ورود در هر سالى، ورود در هر ماهى، ورود در هر روزى از روزهاى زندگى، ما را به شناخت مسؤولیت خود فرامى‌خواند و به اداى مسؤولیت تحریک مى‌کند. در پیام نوروزى به ملت ایران عرض کردیم که امسال از نظر ما سال پاسخگویى مسؤولان نظام به مردم است. این در واقع پاسخگویى به خدا هم هست؛ همچنان‌که پاسخگویى به خود هم هست. پاسخگویى، در واقع یک نوع کارنامه‌خوانى است؛ مثل دانش‌آموزى که در پایان سال تحصیلى کارنامه‌ى خود را مى‌خواند - هم خود او مى‌خواند، هم اولیاء او مى‌خوانند - نقاط قوّت خود را مى‌شناسد، نقاط ضعف خود را هم مى‌شناسد؛ نمره‌یى که مایه‌ى خرسندى اوست، او را به ادامه‌ى این کار تشویق مى‌کند و نمره‌یى که مایه‌ى سرشکستگى اوست، او را به جبران این سرشکستگى وادار مى‌نماید. مجموع نمره‌هاى خوب و بد، معدل یک دانش‌آموز است و مجموع معدلهاى دانش‌آموزان یک کلاس، معدل این کلاس است و نشان‌دهنده‌ى این‌که آیا اداره‌کنندگان این کلاس از عهده‌ى پیشبرد دانش‌آموزان برآمده‌اند یا نه. البته مجموع معدل کلاسها هم معدل مدرسه را تشکیل مى‌دهد؛ معلوم مى‌کند که این مدرسه، مدرسه‌ى کارآمدى هست یا نه؛ سهامداران مدرسه را به فکر وادار مى‌کند؛ مى‌فهمند؛ تشخیص مى‌دهند که اداره‌کنندگان این مدرسه، خوب از عهده برآمده‌اند یا نه؛ و تصمیم مى‌گیرند.
در یک نظام اجتماعى و سیاسى و در نظام جمهورى اسلامى، کارنامه‌ى دستگاه‌ها معدل آن دستگاه‌ها را مشخص مى‌کند. معدل دستگاه‌هاى مختلف، معدل هر قوه از قواى سه‌گانه و دستگاه‌هاى عمده‌ى کشور را مشخص مى‌کند و مجموع معدل قواى سه‌گانه، معدل نظام را معین مى‌کند. سهامداران نظام، ملت ایرانند؛ شما ملت ایران صاحب نظام جمهورى اسلامى هستید. شما با شناخت معدل دستگاه‌ها و بر اساس آن، و با شناخت این‌که چقدر مدیران کشور از عهده‌ى کار خود برآمده‌اند، درباره‌ى مدیران کشور تصمیم‌گیرى مى‌کنید. این، یک نظام سالم است. ساخت قانون اساسى هم ما را به این سمت هدایت و به ما کمک مى‌کند.
نظام اسلامى به وعده‌ى قرآن کریم، مردم را به سمت حیات طیبه حرکت مى‌دهد. آیه‌ى قرآن مى‌فرماید: «من عمل صالحاً من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیّبة». حیات طیبه یعنى زندگى گوارا. یک ملت آن وقتى زندگى گوارا دارد که احساس کند و ببیند که دنیا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پیش مى‌رود و به سمت هدفهاى او حرکت مى‌کند؛ این زندگىِ گواراست؛ فقط «دنیا» نیست، فقط هم «آخرت» نیست. آن ملتهایى که به زندگى دنیا چسبیده‌اند و موفق شده‌اند که زندگى دنیوى را به مراتب پیشرفته‌یى از کمال برسانند، لزوماً زندگى گوارا ندارند. زندگىِ گوارا وقتى است که رفاه مادى با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود. و این را فقط ادیان الهى مى‌توانند براى بشر تأمین کنند. از طرف دیگر، حیات طیبه و زندگى گوارا فقط آخرت هم نیست. اسلام نمى‌گوید من مى‌خواهم زندگى اخروىِ بعد از مرگ مردم را آباد کنم، دنیاى آنها هرجور شد، شد؛ این منطق اسلام نیست. منطق اسلام این است که زندگى جامعه‌ى اسلامى باید از مواهب الهى سرشار شود و بشر با بهره‌مندى‌هاى مادى در زندگى خود، راه معنویت را گم نکند و درست حرکت کند. اگر آن زندگى به‌وجود آمد، آن وقت در جامعه ظلم و بى‌عدالتى و تبعیض ریشه‌کن مى‌شود؛ تجاوز به حقوق انسانها ریشه‌کن مى‌شود؛ جنگها و برادرکشى‌ها از بین مى‌رود؛ ناامنى‌ها در زندگى بشر به صفر مى‌رسد. انبیاء براى این کار و مجاهدت کردند؛ بزرگان برگزیده‌ى خداوند در تاریخ بشر، براى این جان دادند.
ما قله‌ى بلند و رفیعى را در نظر گرفته‌ایم که عبارت است از همین زندگى مطلوب انبیاء و اولیاى الهى. همه‌ى تلاش و همت و همه‌ى فکر و ذکر ما این است که خودمان را به این قله نزدیک کنیم. البته فاصله زیاد است و راه دشوار، اما رسیدن به دامنه‌هاى بالا و والاتر مغتنم و لذت‌بخش است؛ ما دنبال این هدف هستیم. کلید موفقیت این کار در نظام اسلامى چیست؟ کلید موفقیت این است که مسؤولان نظام اسلامى - همچنان‌که در آیه‌ى قرآن ذکر شده است - از ایمان و عمل صالح برخوردار باشند. ایمان و عمل صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست، بلکه ایمان یعنى ایمان به خدا؛ ایمان به وعده‌ى الهى؛ ایمان به آنچه که خداى متعال براى بشر در دستورات تشریعى خود به‌وسیله‌ى انبیاء فرستاده است؛ ایمان به درستى راه خود. «امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه والمؤمنون»؛ خود پیغمبر به راه خود ایمان داشت، مؤمنین هم به دنبال سر پیغمبر به راه خودشان ایمان داشتند. خداى متعال به ما وعده‌هایى داده است؛ باید به این وعده‌ها ایمان داشته باشیم. خداى متعال به ما به‌طور قاطع فرموده است که: «اوفوا بعهدى اوف بعهدکم»؛ به عهد من وفا کنید، تا من هم به عهد خود وفا کنم؛ معاهده‌یى که با خدا بسته‌اید، به آن معاهده عمل کنید تا خدا هم به وعده‌یى که به شما داده است عمل کند. خاصیت ایمان در وجود یک انسان مسؤول این است که راه او را هموار و دشوارى‌ها را در نظرش کوچک مى‌کند؛ همت او را بالا مى‌برد؛ او را از آلوده شدن به خواسته‌هاى حقیر اهل دنیا باز مى‌دارد؛ او را عاشق، خادم و دوستدار مردم قرار مى‌دهد و در مقابل تهدید دشمنان آسیب‌ناپذیر و در مقابل مشکلاتِ کار و مسؤولیت مقاوم مى‌سازد. عمل صالحى که در اسلام از یک مسؤول نظام سیاسى خواسته شده است، رفتار دینى است. رفتار دینى یعنى گسترش عدالت در جامعه و خدمت به آحاد مردم. در اسلام خدمت به انسانها، حتّى انسانهاى غیرمؤمن هم موردنظر است؛ افق دید اسلام خیلى وسیع است.
خدمت کردن، اجتناب از تبعیض، اجتناب از تضییع بیت‌المال و اجتناب از تضییع حقوق مردم، اجتناب از سوءاستفاده از شغل و مسؤولیت - کسى که مسؤولیتى دارد، وجاهتى از این طریق به‌دست آورده، که این وجاهت متعلق به مردم است؛ مثل بیت‌المال. همچنان که یک مسؤول به این دلیل که کلید صندوق بیت‌المال در دستش است، نمى‌تواند از بیت‌المال در مصارف شخصى خرج کند،به همین دلیل حق ندارد که از وجاهت و قدرت و امکان و فرصتهایى که در اختیارش است، به سود شخص خود و منافع شخصى‌اش استفاده کند - تلاش مجاهدت‌آمیز و تلاش سخت؛ یعنى به‌کارگیرى عقل، علم، تخصص و تجربه و به‌کار بردن همه‌ى ظرفیت دستگاه تحت مدیریت براى رسیدن به آرمانهاى نظام اسلامى، رفتار دینى است. اگر یک مسؤول خیلى هم مقدس‌مآب باشد، اما از ظرفیت خود براى کار و تلاش استفاده نکند، رفتار دینى او ناقص است؛ اگر از فرصتها استفاده نکند و عقل و تدبیر و هوش و علم و تخصص و تجربه را به‌کار نگیرد، رفتار دینى‌اش ناقص است. معارف اسلامى ما پُر است از این مفاهیم عالى و متعالى و قرآن و احادیث ما هم سرشار از این معارف است. البته مسؤول متدین کسى است که این ضوابط را در زندگى خود به عنوان اصول حتمى و غیرقابل تخلف در نظر داشته باشد. اگر مسؤولان نظام جمهورى اسلامى مقید به این ضوابط باشند، نظام اسلامى روزبه‌روز و قدم‌به‌قدم به پیش مى‌رود.
اعتقاد شخصى من این است که امروز نظام جمهورى اسلامى با تجربه‌ى بیست‌وپنج ساله‌ى خود مى‌تواند این راه را با قوّت و شدت ادامه دهد، مشروط بر این‌که مسؤولان دستگاه‌هاى مختلف در درجه‌ى اول کارنامه‌ى کارکردشان را براى خودشان تنظیم کنند؛ نمره‌هاى مثبت و منفى را ببینند و در درجه‌ى بعد، مردم را - که صاحبان این انقلابند؛ سهامداران این مجموعه و بنگاه عظیمى هستند که اسمش جمهورى اسلامى است - در جریان قرار دهند. قوه‌ى مجریه - که دستگاه‌هاى مختلفى در قوه‌ى مجریه هستند - کارنامه‌ى خود را جزءبه‌جزء براى مردم مشخص کند. البته اعتقاد من این است که در این صورت یقیناً مردم خوشحال خواهند شد؛ چون این کارنامه نمره‌هاى بسیار خوب و درخشانى دارد. قوه‌ى قضاییه هم کارنامه‌ى خود را به مردم ارائه کند، که یقیناً در آن هم نمره‌هاى خوب و درخشانى هست. قوه‌ى مقننه هم کارنامه‌ى خود را به مردم نشان دهد که در آن هم نمره‌هاى خوشحال کننده‌یى وجود دارد؛ اما در همه‌ى این دستگاه‌ها نمره‌هاى منفى و ناراحت کننده براى خود دستگاه‌ها و مردم هم هست. خودِ مسؤولان دستگاه‌ها ببینند که نقاط منفى آنها کدام است، در نابود کردن عوامل نقاط منفى سعى و تلاش کنند. البته پشتوانه و ضامن این کار، آگاهى، مطالبه و خواست مردم است. اگر این کارها انجام بگیرد، این همان اصلاح انقلابى است که من در دو سه سال قبل در نماز جمعه‌ى تهران به ملت ایران عرض کردم.
اصلاحات براى هر نظامى لازم است؛ اصلاحات براى هر جامعه‌یى جزو ضرورى‌ترین نیازهاست؛ ما هم به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات یعنى این‌که نقاط مثبت و منفى را فهرست کنیم و نقاط منفى را به نقاط مثبت تبدیل کنیم. این همان چیزى است که انقلاب قدم بلند آغازین آن را برداشت و موفق شد و عوامل بااخلاص انقلاب در طول این بیست‌وپنج سال در دستگاه‌هاى مختلف همه‌ى تلاش خودشان را براى این کار کرده‌اند و موفقیت‌هاى بزرگى هم داشته‌اند. این، اصلاحاتِ انقلابى است؛ اصلاحات اسلامى است. البته دشمنان این نظام و انقلاب، تغییر ساختار اصل نظام را هدف گرفته‌اند و اصلاحات از نظر آنها، یعنى تغییر نظام و تبدیل نظام جمهورى اسلامى به یک نظام وابسته و سرسپرده‌ى دشمن‌هاى مستکبر. اصلاحات به معناى حقیقى کلمه، شامل همه‌ى دستگاه‌هاى کشور مى‌شود. هیچ دستگاهى نباید خود را از انتقاد و نقد مصون و از عیب خالى بداند؛ همه‌ى دستگاه‌هاى کشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح کنند. دولت، مجلس، قوه‌ى قضاییه و سایر دستگاه‌هایى که در کشور هستند و مسؤولیت‌هاى مهمى بر دوش آنهاست، همه مشمول این قاعده‌ى کلى هستند؛ نقد، اصلاح و پاسخگویى. این، معناى حقیقى اصلاح نظام مورد نظر اسلام است، که «ان ارید الاّ الاصلاح ما استطعت»؛ پیغمبران این را مى‌فرمودند. همه‌ى کار پیغمبران عبارت بود از این‌که تا مى‌توانند اصلاح کنند؛ یعنى فساد را در کشور از بین ببرند؛ این معناى اصلاح واقعى است.
پاسخگویى باید به معناى صحیح کلمه وجود داشته باشد. باید دستگاه‌هاى فرهنگى کشور - چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما - روشن کنند که در مقابل تهاجم گسترده‌ى فرهنگى دشمنان چه تدابیرى را براى اعتلا و بارور کردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیت بخشیدن به نقاط برجسته‌ى آن به‌کار بسته‌اند. دستگاه‌هاى اقتصادى هم بیان کنند که براى بارور کردن اقتصاد کشور، پُر کردن شکاف طبقاتى، برطرف کردن فقر و محرومیت از طبقات محروم کشور و آباد کردن این کشور پُربرکت و قابل آبادى در همه‌ى مناطق وسیع آن، چه تلاشى انجام داده‌اند. دستگاه‌هاى علمى کشور - که مدیران آن در دانشگاه‌ها و حوزه‌هاى علمیه‌ى کشورند - مشخص کنند که براى تولید علم، آزاداندیشى علمى و تضارب افکار - که ما از دانشگاه و حوزه این مسائل را مطالبه کردیم - چه تلاش و کار بزرگى را انجام داده‌اند؛ چقدر پیش رفته‌اند و چه کارهاى دیگرى را بایستى انجام دهند. دستگاه‌هاى صنعتى و دستگاه کشاورزى کشور هم توضیح دهند. قوه‌ى قضاییه‌ى کشور توضیح دهد که براى احقاق حق مظلومان و براى این‌که مظلومان کشور حقیقتاً قوه‌ى قضاییه را ملجأ و مأواى خود بدانند و به آن پناه ببرند، چه تلاشها و کارهایى را انجام داده است. قوه‌ى مقننه که دو وظیفه‌ى عمده‌ى قانونگذارى و نظارت را برعهده دارد، مشخص کند که در امر قانونگذارى چه تلاشهایى را انجام داده تا قوانینى را بگذارنند که براى تسهیل اصلاح حقیقى کشور لازم است؛ همچنین این قوه مشخص کند که در امر نظارت بر دستگاه‌ها و مراقبت از صحت عمل آنها چه تلاشى را به انجام رسانده است.
نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى که مى‌خواهند به مجلس بروند، باید بدانند که مردم، بخصوص با این محبت و هوشمندى و احساس مسؤولیتى که از آنها در انتخابات اخیر مشاهده شد، با نمایندگان عقد اخوت نبسته‌اند. مردم از نماینده، کار، ابتکار و مشارکت در طرحهاى مهم و لوایح را توقع دارند. توقع مردم از نمایندگان خود در مجلس و دولت و در هر نقطه‌یى که نماینده‌یى دارند، این است که همه‌ى ظرفیت و تلاش خود را به‌کار بگیرند تا بتوانند آنچه را که مورد انتظارشان است و برطبق اهداف اسلامى هم است، در اختیار مردم بگذارند و آن را انجام دهند.
آنچه را که مى‌خواهم در پایان عرایضم بگویم، به نظر من وظیفه‌یى است که در درجه‌ى اول قرار دارد؛ هم براى مسؤولان، هم براى مردم. به اعتقاد من، هوشیارى و هوشمندى و احساس روزافزون، مسؤولیت است. باید خصومتهاى خانه‌برانداز را کنار بگذارند و رقابتهاى منفى را به رقابتهاى مثبت تبدیل کنند و ثبات نظام اسلامى را یک فرصت بزرگ بشمارند. عزیزان من! ثبات کشور و ثبات نظام اسلامى، بزرگترین فرصتى است که امروز در اختیار ملت ایران و مسؤولان قرار دارد. دشمنان مى‌خواهند کشور ثبات خود را از دست بدهد. در یک کشور بى‌ثبات، نه کار علمى مى‌شود کرد و نه کار اقتصادى؛ نه کار فرهنگى مى‌شود کرد و نه مى‌توان از حقوق ملت دفاع کرد؛ همچنان‌که نمى‌شود عزت ملت را در دنیا حفظ کرد. این ثباتى که امروز در این کشور وجود دارد، به برکت ابراز اقتدار ملت ایران در مراحل گوناگون است. همین‌که شما در راهپیمایى‌ها آن‌طور حضور پیدا مى‌کنید؛ در پاى صندوق انتخابات على‌رغم تلاش دشمنان و بوقهاى تبلیغاتى بیگانه آن‌طور با اخلاص وارد مى‌شوید، نشاندهنده‌ى اقتدار ملى است و این اقتدار ملى پشتوانه‌ى ثبات کشور و نظام اسلامى است. البته مراکز استکبارى عالم دوست ندارند کشور ما با ثبات باشد؛ مى‌خواهند تلاطم در کشور ایجاد کنند. بدانید، و مى‌دانید، که همه‌ى تلاش خود را مى‌کنند براى بحران‌آفرینى؛ ایجاد تلاطم و ایجاد آشوب؛ همچنان‌که کردند. در تابستان سال 82 همه‌ى دستگاه‌هاى جاسوسى وابسته به صهیونیسم و امریکا بسیج شدند براى این‌که کشور را به آشوب بکشند؛ اما آگاهى و هوشیارى مردم و تلاش مجاهدت‌آمیز خدمتگزاران آنها، دست رد به سینه‌ى همه‌ى این توطئه‌ها زد و نگذاشت. من بارها عرض کرده‌ام که دشمن از دشمنى خود دست نمى‌کشد، مگر وقتى که احساس کند دشمنى بى‌فایده است. امروز شما ملت ایران در نظر مستکبران عالم ملتى هستید که به‌وقت، بجا و به‌هنگام، آنچه را که نشانه‌ى اقتدار ملى است، به‌ظهور مى‌رسانید و نشان مى‌دهید؛ این را شناخته‌اند. همین آگاهى و هوشیارى و آمادگى شما، توطئه‌هاى چندساله‌ى فرهنگى و سیاسى دشمن را باطل کرد و از بین برد. خوابها دیده بودند؛ توطئه‌ها کرده بودند؛ ولى آگاهى شما، توطئه‌هاى دشمن را نقش برآب کرد. امروز دشمنان ملت ایران که هدفشان این بود که کشور را به تلاطم و آشوب دچار کنند و برادرکشى به راه بیندازند؛ هدفشان این بود که در بین مسؤولان جنگ و اختلاف ایجاد کنند، به بن‌بست رسیده‌اند. آنها در عراق و در فلسطین هم به بن‌بست رسیده‌اند؛ چون مجاهدت و فداکارى ملت فلسطین آنها را به بن‌بست رسانده است. اینها سال گذشته در همین روزها خیال مى‌کردند که با تصرف و تسلط بر عراق، یکسره طعمه‌ى کاملاً آماده‌یى را مى‌توانند بربایند و از بین ببرند؛ ولى امروز مشکلات عراق آنها را پا در گل کرده است و به بن‌بست رسیده‌اند. البته دشمن با این بن‌بست‌هایى که با آن مواجه است، ممکن است تصمیم‌هاى دیوانه‌وار بگیرد، اما هر تصمیمى هم که بگیرند، علیه ملت آزاده‌یى مثل ملت ایران نقش بر آب خواهد شد؛ ملت ما بیدار است.
من بیش از این نمى‌خواهم شما برادران و خواهران عزیز را در این هواى سرد معطل کنم.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد زندگى ما و مرگ ما را مشمول لطف و رحمت و عنایت خود قرار بده؛ حیات طیبه را براى ملت ایران مقدر بفرما. پروردگارا! روزبه‌روز موفقیت ملت ایران را در پیشرفت به سمت هدفهاى والا تسریع بفرما؛ مسؤولان دلسوز نظام اسلامى را مشمول دستگیرى و هدایت و لطف خودت قرار بده. پروردگارا! دلهاى ما را با معارف الهى و اسلامى روزبه‌روز آشناتر کن. پروردگارا! دشمنان ملت ایران و دشمنى‌هاى آنها را ناکام بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد قلب مقدس ولى‌عصر را از ما راضى و خشنود کن؛ همه‌ى ما را مشمول ادعیه‌ى زاکیه‌ى آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! شهیدان عزیز ما را مشمول رحمت و لطف روزافزون خود قرار بده؛ امام شهیدان را با اولیائش محشور کن و گذشتگان ما را بیامرز.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته